نتایج جستجوی عبارت «رمضان آفتابی مدرسه جاماسب آبادان ماهشهر 19‌/10/1359 19/7/1360 مشکان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمی‌اندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمی‌داد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی‌ بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ابراهیم کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
دهم شهریور ماه ۱۳۳۸ بود که چهره پاک و معصومش به روی جهان خاکی تبسم کرد و خانه‌ای را در روستایی از بخش نصیرآباد، شهرستان نی‌ریز پر از طراوت و شادمانی نمود. به امید اینکه همچون ابراهیم خلیل روزی تبر بردارد و گردن بت‌های زمانه را بشکند، نام او را ابراهیم نهادند و باتربیت اسلامی و عشق به فرزند او را پرورش دادند. دوره ابتدایی را در مدرسه معین‌آباد روستای نصیرآباد، با موفقیت و شور و شوق فراوان...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد باذل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
از نسل نینواییان بود و شهادت را حلقه وصل با معشوق می‌دانست. تربت پاک کربلا را مهر نماز خود قرار داده بود و آرزو داشت روزی در کنار سفره سالار شهیدان بنشیند و محضر اصحاب وفادار او را درک کند. سال ۱۳۲۰ در روستای مشکان از توابع نی ریز، دیده به جهان گشود. خانواده مذهبی و متدین باذل، کودک نورسیده را زیر پروبال خود گرفتند و با مهر و محبت فراوان پرورش دادند. شش‌ساله که شد به مدرسه رفت...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید علی حسین عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
شهید علی‌حسین عابدی در سال 1326 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در روستای مشکان دیده به جهان گشود. دست روزگار سایه مهر پدر را در همان دوران کودکی از سرش ربود. برادرانش همت کرده و سرپرستی او را به عهده گرفتند. شش ساله بود که به مکتب رفت و خواندن و نوشتن را فراگرفت. قرائت قرآن را در کنار کتابهای قدیمی از قبیل: گلستان سعدی و... خوب بخاطر سپرد. کمبود امکانات اجازه تحصیل را ار او گرفت و...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید شاهپور امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دستهای مهربان و ترک خورده‌اش از کار کشاورزی، تفسیر کننده صبر و بردباری او بود، او که در 10/3/1340 در شهرستان نی‌ریز، بخش آباد‌ه طشک، شهر آباده، در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش چشم به جهان گشود. پس از گذراندن ساعات خوش و تلخ روزگار، برای کسب علم وارد دبستان هجرت شد. دوره راهنمائی را در مدرسه ابن‌سینای بخش آباده طشک در سال 1350با موفقیت به پایان رساند. فقر مالی و مشکلات اقتصادی، وادارش کرد تا علی‌رغم میل باطنی...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمد تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دل‌انگیز گلهای بهاری و چه‌چه‌ قناریها، آمدن بهار را نوید می‌دادند، در کوچه پس کوچه‌های نی‌ریز ـ10/1/1331ـ در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نی‌ریزی شد، اما با...
زندگینامه جانباز علیرضا تقریر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری‌‌ بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نی‌ریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نی‌ریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان می‌برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر‌(عج) نی‌ریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نی‌ریز شده و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بی‌پروا بر شعله‌های شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نی‌ریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
زندگینامه شهید محمد حسین کاسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
آنگاه که گرمای تابستان در روستای مشکانِ نی‌ریز گندمزارها را طلایی می‌کرد ـ1/4/1344ـ در خانواده‌ای زحمتکش و مسلمان طفلی به دنیا آمد که گرمای وجودش حال و هوای فرح‌انگیزی به خانه داد. اورا محمد حسین نامیدند و در دامان خود، با آداب اسلامی پرورش دادند. در دوران کودکی بسیار باهوش و دارای روحیه‌ای قوی بود. شش ساله بود که دوره ابتدایی را در دبستان حسامِ شهر شیراز شروع کرد، دوره راهنمائی را در مدرسه ابوریحان بیرونی مشکان به...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نی‌ریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمه‌ای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقی‌ها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمی‌توانم ببینم که برادرانم در جبهه‌های سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایه‌های] انقلاب اسلامی و...